هفت روز گيلان «فرهنگ عمومي» بود يا رشتي؟


هفت روز گيلان «فرهنگ عمومي» بود يا رشتي؟

وزير محترم ارشاد در آبان ماه سال جاري به مناسبت روز «فرهنگ عمومي » بيانيه اي را صادر نمود ، به همين لحاظ در رشت هفته اي به نام هفته ي «فرهنگ و هنر رشت» نام گذاري شد . از آنجايي كه همه ي ما مي دانيم «فرهنگ وهنر به سان تارو پود فرشي مي ماند ... كه گره در گره نقش مي بافد» اما در«فرهنگ و هنر رشت» كه در خيابان ، كوچه ، محله و يا اداره و محل كسب به اين هفته پرداخته اند، يك نوع فرهنگ خصوصي را به نمايش گذاشته ، آنهم با زباني خاص (گويش رشتي) كه با پيام وزير محترم تا حدودي مغايرت دارد واين درحالي بود كه اقوام ديگر نيز شاهد «فرهنگ و هنر رشت» بوده اند.

اگر خوب به اين هفته ـ «فرهنگ عمومي» كه با پيام علي جنتي ،‌وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي در رشت آغاز به كارنموده بنگريم  كه در آن پيام به صراحت آمده است:« در اينكه فرهنگ ايراني ـ اسلامي ميراث ديرپاي ملت و يادگار پيشينيان  فرهنگ پرور ماست ترديدي وجود ندارد ، جهان به فرهنگ ما غبطه مي خورد و صداي تحسينش به آسمان مي رود ؛ حيف است كه چنين گوهر پاكي تارو كدر شود»آيا بدنه اصلي اين پيام به گويشي از يك زبان خاص باز مي گردد؟ و در اين هفت روزي كه به اين نام ملقب گرديده و در استان گيلان ،‌ مختص به زباني خاص با گويش هاي گوناگوني كه با خود به همراه دارد ، بود؟

با توجه به  شعر خواني هاي صورت گرفته شده با همان زبان خاص (گويش رشتي) اين حركت نه با واژه «فرهنگ عمومي» اي كه كلانشهر رشت با آن درگير است همخواني دارد نه با پيام وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي كه پيامش عمومي بود و متعلق به همه ي اقوام ايراني و شهرونداني كه در پيرامون اين زبان خاص ساكن اند كه كل فرهنگ و هنركلانشهر رشت را تشكيل داده است .

باز اگر به شب شعري كه در تالار خاتم الانبياء به همين مناسبت بر گزار شده بنگريم ،‌مشابه ي آن در ماه دست كم دهها نمونه از همين اشخاص ،‌با همين تركيب و با همان گويش خاص چه در مطبوعاتي كه از خود انعكاس مي دهند و چه آثاري به همين نام از خود به جاي مي گذارند و امروز بحث اصلي شعر گيلان نيز شده است و بارها ديده ايم و در كنارش اقوامي در درون همين كلانشهر رشت در قالب فرهنگ مي يابيم كه لُر اند ،‌كُرداند ،‌آذري اند . حال شرق گيلان و گويش هاي اين زبان خاص بماند! و تالش را نيز از اين معركه دور نگه داشته ايم تا به هفت روز «فرهنگ و هنر» اين زبان خاص لطمه اي وارد نشود! براستي آيا هيچ يك از اقوامي كه در بالا اشاره شد در كلانشهر رشت ساكن نيستند و نبايستي در هفته ي مورد نظر ، ‌خاصه در اين روزفرهنگي از آنها بهره برد؟

اين يك طرف قضيه است كه اگر خوب به اين گونه بحث هايي كه هراز گاه ، چه در مطبوعات ديگر استان ها و چه در مطبوعات خودمان بارها شنيده ايم كه اردبيلي ها به فكر آستارا هستند . لوشاني ها به هواداري از قزوين برخاسته اند . شرق گيلاني ها با تلفيق چند شهر مازندران درفكر استان شدن هستند كه سال ها قبل مفصلن مطبوعات گيلان در باره اش نوشته اند و يكي ازعوامل آن مي تواند تك بعدي نگري و پرداختن به فرهنگي خاص است كه حاشيه شهرش را به همين راحتي فراموش مي كنند و اين فرهنگ خاص را آنچنان پررنگ جلوه مي دهند كه حتا نونهالان و فرشتگان كودكستان را به ياري مي طلبند و با پلاكاردي مزين به گويشي خاص از اين خيابان به آن خيابان مي برند.

آيا آن بچه هاي معصوم در همان خيابان و كوچه اي كه همبازيانش از اقوام ديگر است مي دانند بلاكاردي را كه در دست شان گرفته اند چه شعاري را حمل مي كنند؟ اگر در كنارگيلك پلاكاردي هم به يك زبان ديگر مثلن نوشته مي شد روز فرهنگ تالشي به كجاي روزهاي اين هفته (هفته ي فرهنگ عمومي) در كلانشهررشت بر مي خورد؟ُ كه صد در صد شهروندان تالشي نيز در همان خيابان هاي رشت ساكن اند ! چه بسا در كسوت مسئوليت هايي نيز هستند.

البته يادآوري مي گردد  بيشتر از اين بازش نمي كنيم كه اميدواريم جرايد گيلان به اين موضوع با دقت لازم پيگيري نمايند كه مطمئنن كرده اند . كه انشاالله در فرصت هاي مناسب طي مقاله اي به آن پرداخت داده خواهد شد.

 


آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: